loading...
نماز
مائده نجفی بازدید : 32 شنبه 13 اسفند 1390 نظرات (0)

با توجه به شيوه‏هاي موفق تبليغ دين از سوي خداوند و اولياي او، بهترين شيوه جذب به نماز همان شيوه ائمه دين است. در اين قسمت، قصد نداريم كه با ارائه يك شيوه واحد، همگان را به نماز و عبادت جذب كنيم؛ زيرا اين كار عملاً انجام شدني و موفقيت‏آميز نيست.

براي جذب ديگران به نماز، بايد دو مسئله را در نظر داشت: يكي، نياز ما كه به شناخت و اطلاعات ما برمي‏گردد و ديگري، مخاطب ما كه در حقيقت، تعيين كننده شيوه عمل ما در برابر اوست.

براي جذب افراد به امور معنوي از جمله نماز، توجه به اين نكته‏ها ضروري است:

الف) شناسايي هدف

ما تا هدف را مشخص نكنيم، نمي‏توانيم برنامه متناسب بان آن را اجرا كنيم. با مروري اجمالي درمي‏يابيم كه در دين، هدف از نماز تنها به جا آوردن آن نيست، بلكه هدف، اقامه ستون دين است؛ چه بسا آيات و روايت‏هايي كه نمازگزاران را شايسته سرزنش و تهديد به آتش كرده‏اند. بنابراين، تزيين فضاي ظاهر جامعه به نماز كافي نيست؛ زيرا اسلام از نمازگزاران خود، ضربه‏هاي بسيار سنگيني خورده است تا از دشمنان بيروني خود.

ب) شناسايي كامل مخاطب

ما براي موفقيت در جذب، بايد آگاهي‏هاي كافي در مورد جنس، موقعيت سني، گرايش‏هاي فرهنگي خانواده، وضعيت روحي و شرايط كنوني فرد داشته باشيم و نيز راه و شيوه ارتباط با او را دريابيم. براي مثال، شخصي كه تصور غلطي ازدين و نماز دارد و با ديده نفرت به آن نگاه مي‏كند، حديث و آيه در او چندان تأثيري ندارد، بلكه بايد به سخنان معقول وحكيمانه بزرگان دين كه موافق طبع اوست، استناد كرد. هر چند افرادي نيز هستند كه هرگز قابل هدايت نيستند. ازاين رو، نبايد خيلي درصدد جذب آنان باشيم، بلكه بايد با پي‏آمدهاي منفيِ افكار و افكار آنها مبارزه كنيم.

قرآن به پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله مي‏فرمايد:

فَذَرْهم يَخوضوا وَ يَلْعَبوا حَتّي يُلاقوا يَوْمَهُمْ الّذي يوُعدون (زخرف:83)

پس رها كن آنان را تا اينكه (در گناه و ماديات) فرو روند و به بازي دنيا مشغول شوند تا اينكه ملاقات كنند روزي كه وعده داده شده‏اند.

ج) شناسايي شيوه‏هاي هدايت

پيامبر اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله براي مبارزه با كفار بهترين شيوه را برگزيده بود:

«قولوا لا اله الا الله تفلحوا؛ بگوييد جز خدا، خدايي نيست تا رستگار شويد». ايشان نخست با بت‏پرستي مبارزه كرد، سپس به مجادله و گفت‏وگو و موعظه حسنه و نيكو پرداخت و مؤمنان را از توهين به خدايان آنها و حتي از حضور در جمع آنها بازداشت تا مبادا مشكلاتي پيش آيد.

آموزه‏هاي عبادي واخلاقي اسلام در عين عبادي بودن، سياسي و روان‏شناسانه و... است كه به كارگيري دقيق آنها، نتيجه مطلوب خواهد داد. در حالي كه ما چندان به اين مسائل و روان‏شناسي اسلامي توجهي نمي‏كنيم، ولي جوامع استكباري براي ساده‏ترين امور خود از روان‏شناسان و مسائل روان‏شناسي استفاده مي‏كنند.

در عرفان اسلامي، قلوب انسان‏ها به دو دسته شوقي و خوفي تقسيم مي‏شود كه از لحاظ روش جذب، نقطه مقابل هم هستند؛ يعني گروهي را بايد با تشويق و تبشير و گروه ديگر را با وعيد وانذار متوجه حقايق كرد. (مشهور است كه حضرت عيسي عليه‏السلام، شوقي و حضرت يحيي عليه‏السلام، خوفي بود و معمولاً از خوف گريه مي‏كرد).

خانواده‏ها يا مذهبي يا غيرمذهبي (بي‏اعتقاد) هستند؛ خانواده‏هاي معتقد هم يا همه افراد آن اهل نمازند(كه بايد كيفيت نماز آنها را تقويت كرد و به سوي نماز واقعي كشاند) يا بعضي اهل نمازند و يا هرگز نماز نمي‏خوانند كه از روي عمد و عناد نيست.

افراد جامعه هم همين‏گونه‏اند و هر گروه را با يك روش خاص بايد به نماز فراخواند؛ يعني گروهي را بايد با استفاده از آيات و روايات و گروه ديگر را با استناد به سخن بزرگان و دانشمندان ديني، به نماز دعوت كرد.

معجزات انبياي الهي هم بر اساس مسائل روز بوده است. حتي كشتن گاو در بني اسرائيل بر اساس حكمت و اقتضاي آن روز بوده است.

آيات قرآن نيز به دو گونه است. قرآن در جايي مي‏فرمايد: «واي برنمازگزاران...» (ماعون:4) و در جايي ديگرمي فرمايد: «آيا شما را به تجارتي دلالت كنم كه شما را از عذاب نجات دهد؟». (صف:10)

بنابراين، شيوه جذب، متناسب با فرد و شرايط او متفاوت خواهد بود، ولي مهم‏ترين ويژگي شيوه‏هاي تبليغ دين، رفتار صحيح و محترمانه و پرهيز از راه‏هاي طرد كننده و ناصحيح است.

منبع:

 

www.salat.irib.ir

راههاي جذب ديگران به نماز (1)

الف) ( تبيين نياز دروني انسان ها به نيايش و پاسخ اين نياز توسط نماز )

براي هر قشري به زباني بايد سخن گفت : مخصوصا با جوان ها ، دانش آموزان دبيرستاني و دانشگاهيان، بايد با زبان خاصي صحبت كرد اگر در برخورد با آنان فقط به ترجمه ي اين آيه اكتفا كنيم كه : « ان الصلوه تنهي عن الفحشاء و المنكر» (1) شايد كافي نباشد ، چون معلوم نيست كه او چندان از فحشا و منكر كه بدان آلوده شده ناراحت باشد ، هنوز به گرفتاري هاي آن دچار نشده ، بايد ما اين آيه را توضيح بدهيم و بگوييم چرا نماز ، انسان را از فحشا و منكر باز مي دارد . نماز به تو چه مي دهد كه تو به سراغ فحشا و منكر نمي روي . سعي كنيم جوانان را با طعم شيرين نماز آشنا كنيم .

مسئله ي نماز ، مسئله نيايش است و بايد از نيازي كه انسان به نيايش دارد سخن به ميان آوريم ما بايد جوان ها را متقاعد كنيم كه به نيايش در برابر خداوند احتياج دارند. بايد نماز را در ارتباط با انسان و نيازهاي حقيقي انسان براي آنها تعريف كنيم كه انسان موجودي است كه با اين دنياي مادي و ظاهري و ظواهر و مظاهر آن سيراب و اقناع نمي شود ، انسان در اين جهان خود را غريب و تنها احساس مي كند ، لذا به هر چيزي رو مي كند . تا وقتي به خواسته ي خود نرسيده گمان مي كند كه آرزوهايش را برآورده مي كند ؛ ولي وقتي به آن مي رسد دچار پوچي مي شود . اين تصوير سراب گونه ي جهان را ما بايد ترسيم كنيم . اين بيان قرآني را ما بايد ترسيم كنيم كه در اين دنيا تا زماني كه دل شما متوجه خدا نشود به هر چيزي كه روي آوريد ناكام مي مانيد . اين نياز انسان به ثبات ، اين نيازي كه انسان به جاودانگي دارد ، به حيات مطلق دارد ، به زيبايي مطلق دارد . و اين نياز حقيقي وقتي محقق مي شود كه اين انسان با خداوند در ارتباط باشد . به نيايش به درگاه خداوند بپردازد و بر آستان او سر فرود آورد .

و اين انسان در جست و جوي نامتناهي است و به تعبير « دكارت » يكي از فلاسفه ي اروپا « در وجود انسان هيچ نشانه اي از جانب خداوند گوياتر از نامتناهي حقيقي خداست . وقتي انسان سجاده اي مي افكند و به نماز مي ايستد در حقيقت در مقابل آن نامتناهي حقيقي سجده مي كند ، در برابر حيات نامتناهي ، زيبايي نامتناهي ، علم نامتناهي و قدرت نامتناهي كه در اين دنيا پيدا نمي كند و سرگشتگي همه در دنيا به علت آن است كه نيازهاي نامتناهي را سراغ امر متناهي برده اند و آن معشيت ضنك كه قرآن مي فرمايد: « و من أعرض عن ذكري فان له معيشه ضنكا » ؛ (2) هر كس از ياد من اعراض كند ، پس به تحقيق براي او زندگي سختي قرار داده مي شود. تجلي با ارزش در همين سرگشتگي است و اين همان سرگشتگي است كه انسان غربي با همه ي ترقي ها و كشف ستاره و ماه و فضا باز به آن مبتلا است و اين همه بيماري و گرفتاري براي اين است كه از اين امر نامتناهي حقيقي غافل اند و آن ميل نامتناهي را متوجه امر محدود كرده اند. (3)

پي نوشت ها:

1. عنكبوت (29) آيه 45 .

2. طه (20) آيه 124 .

3. ر.ك : نماز نشانه حكومت صالحان ، مجموعه ي مقالات ارائه شده در سمينار نماز مشهد ، ص 95 - 104 سخنراني جناب آقاي دكتر غلامعلي حداد عادل .

منبع: كتاب دانستني هاي لازم از نماز

 

 

راههاي جذب ديگران به نماز(2)

تقويت محبت خداوند متعال در دل افراد

مفضل مي گويد كه از مولايم حضرت صادق عليه السلام شنيدم كه فرمودند: خداوند به حضرت موسي عليه السلام فرمود: يا ابن عمران ، كذب من زعم أنه يحبني فاذا جنه الليل نام عني ، أليس كل محب يحب خلوه حبيبه ؟ ها أنا ذا يابن عمران ، مطلع علي أحبائي اذا جهنم الليل حولت أبصارهم في قلوبهم ، و مثلت عقوبتي بين أعينهم ، يخاطبوني عن المشاهده ، و يكلموني عن الحضور . يا ابن عمران ، هب لي من قلبك الخشوع ، و من بدنك الخضوع ، و من عينيك الدموع في ظلم الليل ، و ادعني فانك تجدني قريبا مجيبا ؛ (1)

اي پسر عمران ! دروغ مي گويد آن كس كه گمان مي كند مرا دوست دارد ، در حالي كه چون شب فرا رسيد از من چشم مي پوشد و به خواب مي رود ، آيا نه اين است كه هر عاشقي خلوت با معشوق را دوست دارد ؟ هان اي پسر عمران ! اين منم كه بر دوستانم مطلع هستم . چون شب شود چشم دلشان باز شده و عذاب من در مقابل ديدگانشان مجسم مي شود و مانند كساني كه مرا با چشم مي بينند با من صحبت مي كنند و رخ به رخ به گفت و گو مي نشينند . اي پسر عمران ! در دل شب هاي تار از دلت خشوع و از تنت خضوع و از چشمانت قطرات اشك نثار من كن و مرا بخوان كه مرا به خود نزديك و اجابت كننده ي دعوتت خواهي يافت .

راه هاي ايجاد محبت خداوند در دل و تقويت آن

(1) معرفت و شناخت خداوند

اوحي الله الي نجيه موسي : يا موسي أحبني و حببني الي خلقي ، و حبب خلقي الي ، قال: هذا أحبك ، فكيف أحببك الي خلقك [و أحبب خلقك اليك] ؟ قال : اذكر لهم آلائي و نعمائي عليهم ، و بلائي عندهم ليحبوني فانهم لا ينكرون اذ لا يعرفون مني الا كل خير ؛ (2)

خداوند به حضرت موسي عليه السلام وحي فرمود: اي موسي ! مرا دوست بدار و كاري بكن كه مردم نيز مرا دوست بدارند و خلق را در نزد من محبوب ساز .

حضرت موسي عليه السلام عرض كرد: اين كه خودم تو را دوست بدارم موجود و معلوم است اما چگونه محبت تو را در دل بندگانت ايجاد نموده و تقويت نمايم و هم چنين بندگانت را نزدت محبوب سازم؟ خداوند فرمود: براي آنان نعمت ها و الطافم را به نمايش درآور و [ علت و حكمت هاي سازنده ي ] گرفتار نمودشان را برايشان بازگو كن تا مرا دوست بدارند ؛ زيرا آنان [ پس از معرفت خواهند فهميد كه] از من جز خير و خوبي سراغ ندارند .

علماي اخلاق مي گويند : هر انساني علاقه اش به اشخاص و اشياء ، برگشت به يكي از پنج چيز زير دارد:

1. هر انساني خودش را دوست دارد و به كمال و جاودانگي علاقه مند است و از نابودي و نقص تنفر دارد و لذا به علم ، قدرت ، مال و ... به خاطر كمال و به فرزند به خاطر جاودانگي خودش ، عقلش مي ورزد .

2. هر انساني احسان كننده ي به خودش را دوست دارد و بدين جهت يكي از درخواست هاي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم از خداوند اين بود كه : اللهم لا تجعل لفاجر علي يدا فيحبه قلبي ؛ (3) خدايا در زندگيم اين مسئله پيش نيايد كه انسان گناه كاري به من احسان نمايد و اين سبب شود كه من به او علاقه مند بشوم .

3. هر انساني احسان كننده را دوست دارد و وقتي در غيابش از خدماتش تعريف مي كنند به او علاقه مند مي شود اگر چه خود او هم احسان نكرده باشد .

4. هر انساني جمال و زيبايي را دوست دارد چه زيبايي ظاهر و چه زيبايي باطن ، مانند ، علم ، شجاعت و ... كه در هر كس به او علاقه مند مي شود.

5. هر كس افرادي كه با او تناسب دارند دوست دارد و از قديم گفته اند:

كبوتر با كبوتر ، باز با باز

كند همجنس با همجنس پرواز

و بدين جهت در يك جمع ، بچه ها فورا جذب هم شده و ... .

حال اگر تمامي اين پنج چيز در يك فرد جمع شود قطعا محبت و علاقه به او بيشتر خواهد شد و اگر تمامي اينها به صورت كامل در يك فرد باشد كه فوق آن تصور نداشته باشد قطعا بايد به او بيشترين علاقه و محبت باشد.

با توجه به مطالب فوق چون تمام اين صفات در وجود مقدس حضرت حق به صورت اكمل جمع است بايد انسان بيشترين محبت را به خداوند داشته باشد ، زيرا همه ي صفات كماليه و جماليه در ذات اقدس او جمع است و اما توضيح مطلب :

1. انساني كه خود ، كمال و جاودانگي اش را دوست دارد اگر به اين باور برسد كه همه چيزش از خداوند است و حتي نيازش به خداوند از نياز تصورات ذهني به تصور كننده ي آنها بيشتر است ، زيرا هم در اصل وجود و هم در بقاي لحظه به لحظه با توجه به نيازهاي فراوان انسان به عنايات الهي خود را وابسته به خدا مي بيند و در نتيجه بالاترين محبت را به خداوند قرار مي دهد.

2. اگر انسان ، احسان كننده ي به خود را دوست دارد ، در اين عالم چه كسي جز خداوند احسانش به انسان بيش از ديگران است. كه خود در قرآن كريم فرموده است : « ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها » ؛ (4) اگر بخواهيد نعمت هاي خداوند را احصاء و شمارش كنيد، توان آن را نداريد . [ پس بايد بيشترين محبت به او باشد].

3. انساني كه احسان كننده را دوست دارد اگر چه به او احسان نكرده باشد ، چه كسي برتر از خداوند متعال كه احسانش همه ي هستي را شامل است ؛ پس بايد بالاترين محبت به خداوند باشد .

4. انساني كه جمال و زيبايي ظاهري و باطني را دوست دارد چه كسي جميل تر از خداوند متعال مي باشد . اگر انسان عالم را دوست دارد او عملش بي نهايت است و اگر انسان شخص قدرتمند را دوست دارد او قدرتش بي نهايت و علي كل شيء قدير است و ... ، پس بايد بيشتر محبت به خداوند متعال باشد .

5. اگر محبت به خاطر تناسب باشد كه كبوتر با كبوتر ... بايد گفت : چه تناسبي بالاتر بين بنده و خداوند موجود است كه علي عليه السلام بخشي از اين تناسب ها را در مناجاتش بيان نموده است :

مولاي يا مولاي أنت المولي و أنا العبد و هل يرحم العبد الا المولي ؟ مولاي يا مولاي أنت المالك و أنا المملوك و هل يرحم المملوك الا المالك ؟ مولاي يا مولاي أنت الخالق و أنا المخلوق و هل يرحم المخلوق الا الخالق ...؟ مولاي يا مولاي أنت القوي و أنا الضعيف و هل يرحم الضعيف الا القوي ؟ مولاي يا مولاي أنت الغني و أنا الفقير و هل يرحم الفقير الا الغني ؟ مولاي يا مولاي أنت المعطي و أنا السائل و هل يرحم السائل الا المعطي ...؟ مولاي يا مولاي أنت الرازق و أنا المرزوق و هل يرحم المرزوق الا الرازق ...؟ مولاي يا مولاي أنت الرب و أنا المربوب و هل يرحم المربوب الا الرب... ؟(5)

و چون خداوند بيشترين تناسب را با بنده دارد پس بنده بايد بيشترين محبت را به او داشته باشد و از طرفي چون در خداوند متعال همه آن پنج سبب جمع است و كامل ترين آنهاست پس بايد بيشترين محبت به خداوند باشد بدين جهت خداوند متعال مي فرمايد: « و الذين أشد حبا لله »؛(6) و آنها كه ايمان [ واقعي ] دارند بيشترين محبت را به خداوند دارند .

(2) استمداد از خداوند متعال

1. « اللهم اجعل حبك أحب الأشياء الي ... ؛ (7) خداوندا ! محبت خودت را محبوب ترين چيزها در نزد من قرار ده » .

2. حضرت زين العابدين عليه السلام در دعاهايش عرض مي كرد: « اللهم اني أسالك أن تملأ قلبي حبا لك ؛(8) خداوندا از تو مي خواهم كه دل مرا از محبت خودت پر سازي » .

3. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در دعاهايش عرض مي كرد: « اللهم اني اسألك حبك و حب من يحبك ، و العمل الذي يبلغني حبك ، اللهم اجعل حبك أحب الي من نفسي و أهلي و من الماء البارد ؛(9) خداوندا! از تو مي خواهم محبت خودت و محبت كسي كه تو را دوست دارد و توفيق انجام كاري كه مرا به محبت تو برساند به من روزي كني ، خداوندا ! محبت خودت را در دل من محبوب تر قرار بده از دوست داشتن خودم و اهل و عيالم و از آب سرد و خوشگوار [ به هنگام تشنگي زياد] ».

پي نوشت ها:

1. بحارالانوار ، ج 84 ، ص 139 .

2. سيد حسن شيرازي ، كلمه الله ، ص 454 .

3. محجه البيضاء ، ج 8 ، ص 11 .

4. ابراهيم (14) آيه 34 .

5. مفاتيح الجنان ، اعمال مسجد كوفه .

6. بقره (2) آيه 165.

7. ميزان الحكمه ، ج 2 ، ص 214 .

8. همان .

9. همان .

منبع: كتاب دانستني هاي لازم از نماز

 

راههاي جذب ديگران به نماز (3)

تقويت روحيه ي قدرشناسي در افراد

يكي از صفات والاي انساني كه دين مقدس اسلام روي آن تأكيد فراوان دارد ، داشتن روحيه ي قدرشناسي است كه اگر كسي به انسان خدمتي كرد تا مي تواند سعي كند بيش از آن جبران نمايد قرآن كريم مي فرمايد :

« و اذا حييتم بتحيه فحيوا بأحسن منها أو ردوها » ؛ (1) هرگاه كسي به شما تحيت و احترامي نمود ، سعي كنيد به بهتر از آن پاسخ گوييد و يا [ اگر نمي توانيد ] به مانند آن جبران نماييد .

حضرت علي عليه السلام مي فرمايد: حق علي من أنعم عليه أن يحسن مكافاه المنعم ، فان قصر عن ذلك و سعه فعليه أن يحسن الثناء . (2)

شايسته است كسي كه به او احسان شده است به خوبي جبران نمايد و اگر توان ندارد حداقل با زبانش از احسان كننده قدرشناسي كند .

حضرت علي عليه السلام مي فرمايد : لو لم يتوعد الله علي معصيته لكان يجب أن لا يعصي شكرا لنعمه . (3)

اگر خداوند بر مخالفتش وعده ي مجازات و عذاب هم نداده بود ، واجب بود كه معصيت خدا انجام نگيرد به خاطر سپاس گزاري از نعمت هايي كه كرامت كرده است .

پي نوشت ها:

1. نساء (4) آيه 86 .

2. بحارالانوار ، ج 68 ، ص 50 و 47 .

3. نهج البلاغه ، حكمت 282 .

منبع: كتاب دانستني هاي لازم از نماز

 

جذب جوانان با شیوه های نو

همه موارد اخبار معرفی مركز بانك نماز اسرار ، فلسفه و آثار نماز آداب و احكام نماز روايات نماز آيات نماز نماز و معصومین و بزرگاننماز و خانواده شیوه های جذب پیوند ها سایت های فعال در حوزه دین پرسش و پاسخ كتاب  شناسي  نماز  

دفتر مركزی مركز تخصصی نماز قم استان بوشهر استان ایلام استان اصفهان چهارمحال و بختیاری خوزستان سیستان و بلوچستان فارس قزوین كرمان كرمانشاه  كهكیلویه  و بویر احمد لرستان هرمزگان یزد مركزی همدان سمنان آذربایجان غربی تهران قم زنجان خراسان شمالی خراسان رضوی خراسان جنوبی گلستان گیلان مازندران اردبیل آذربایجان شرقی استان كردستان ستاد تفسیر استان البرز آموزش وزارت ارتباطات و فناوری و اطلاعات وزارت آموزش و پرورش وزارت امور اقتصادی و دارایی وزارت بازرگانی وزارت امور خارجه وزارت تعاون وزارت جهاد كشاورزی  وزارت دادگستری وزارت راه و ترابری وزارت رفاه و تامین اجتماعی وزارت صنایع و معادن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وزارت كار و امور اجتماعی وزارت كشور وزارت مسكن و شهرسازی وزارت نفت وزارت نیرو سازمان انرژی اتمی سازمان بهزیستی كشور سازمان تبلیغات اسلامی سازمان تربیت بدنی سازمان زندانها سازمان صدا و سیما سازمان حفاظت محیط زیست سازمان ملی جوانان سازمان میراث فرهنگی سازمان هلال احمر بنیاد شهید و امور ایثارگران بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی بنیاد مسكن انقلاب اسلامی بانك  مركزی جمهوری اسلامی ایران كمیته امداد امام خمینی(ره)شهرداری تهران سازمان اوقاف و امور خیریه سازمان تامین اجتماعی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكیوزارت علوم تحقیقات و فناوری دانشگاه آزاد اسلامی ستاد عالی اقامه نماز در دانشگاه ها دیوان محاسبات كشور قوه قضائیه بانك  مركزی

  صفحه اول -> شیوه های جذب 

16- جذب جوانان با شیوه های نو 1389-10-1

عواطف جوشان، آرمان خواهى، شور و نشاط و زیبا طلبى، فضاى زندگى جوان را پر كرده است از سوى دیگر مسجد به عنوان مهم‏ترین كانون مذهبى، زیبایى خود را دارد. صداى رساى مؤذن، محراب جذاب و معنویت مسجد هر صاحب دلى را به خود جلب مى‏نماید سخن بر سر این است كه چگونه مى‏توان میان جوانى و مسجد و به بیان دیگر میان دو زیبایى، پیوند و یگانگى‏ آفرید.

پرسش جدى این است كه چرا در نسلى كه به دلیل »زیبا جویى« نمى‏تواند از كنار زیبایى روح (مسجد و نماز) ساده بگذرد، اقبال و استقبال و نشاط براى برپایى نماز در مسجد نمى‏بینیم؟ باید بگوییم روح حقیقى مسجد كه همه زیبایى‏ها را در خود دارد، هنوز در معرض دید جوانان قرار نگرفته است. روش‏هاى جذاب در ایجاد گرایش به كار گرفته نشده و با گذشت بیش از بیست سال از انقلاب كانون‏هاى دینى و به ویژه مسجد متناسب با نیازهاى دینى نسل نوجوان و جوان قدم بر نداشته‏اند. اما متأسفانه ما عادت كرده‏ایم كه در ناكامى‏هاى خود بلافاصله مخاطب را متهم كنیم و به تبرئه خویش بپردازیم.

در این پاسخ سعى شده است راه‏هاى جذب جوانان به مسجد مورد بررسى قرار گیرد و عوامل و زمینه‏هاى آسیب زایى كه سبب فاصله گرفتن نسل جوان از مسجد و بى رغبتى نسبت به حضور فعال و پر شور آنان مى‏گردد شناسایى شود.

مسجد بى گمان به عنوان سنگرى كه از آغاز بناى آن تاكنون داراى نقش فرهنگى و آموزشى و تربیتى بوده است نمى‏تواند در خصوص نسل جوان و پرسش گر، ساكت و بى برنامه باشد واز آن طرف، جوان آرمان خواه و زیبا طلب كه تشنه مذهب و عواطف دینى است نمى‏تواند نسبت به این مكان مقدس بى توجه باشد اما تمهیداتى لازم است تا بین این دو تعامل و پیوندى مستحكم ایجاد نماید.

مهم‏ترین عوامل ایجاد پیوند میان مسجد و جوان عبارتند از:

1 - ایجاد ارتباط عاطفى بین خانه و مسجد:

خانواده به عنوان نخستین كانون تعلیم وتربیت نقش عمده‏اى در برقرارى ارتباط جوان با مساجد دارد. بسیارى از كارهاى ناپسند تا به صورت عادت در نیاید در اجتماع انجام نمى‏گیرد. امام على(ع) یكى از روش‏هاى تربیتى را عادت مى‏داند كه از آن به عنوان طبیعت دوم یاد مى‏كند. و مى‏فرماید: »عود نفسك فعل المكارم و تحمّل اعباء المغارم تشرف؛ (1) نفسك و تعمر آخرك و یكثر حامدوك؛ نفس خود را به امور نیك عادت دهید تا شرافت یابید و آخرت خود را آباد كنید و ستایش كنندگان راافزایش دهید(2).

بر این اساس اسلام سفارش مى‏كند فرزندان را از كودكى به نماز و روزه عادت دهید تا تقید به فرائض در بزرگسالى بر آنان دشوار نگردد.(3)

2 - ایجاد ارتباط عاطفى بین مدرسه و مسجد:

مدرسه به عنوان خانه دوم مى‏تواند پل ارتباطى بین جوان و مسجد باشد. جوانان ما بیش‏تر اوقات خود را با محیط مدرسه و با تماس و گفتگو با مربیان مى‏گذرانند و بدیهى است كه گفتار و كردار آنان تأثیر بیش‏ترى دارد. از این فرصت باید استفاده كرد وتفكیك ناخواسته میان تعلیم و تربیت را از بین برد مراكز آموزشگاهى نباید تنها دغدغه خود را آموزش و تدریس بدانند. متأسفانه امروز درمراكز آموزشى دو مقدمه آموزش و پرورش از یكدیگر جدا شده و افراد خاصى خود را موظف به تربیت دینى نوجوانان و جوانان مى‏دانند از این رو در مدارسى كه نماز جماعت اقامه مى‏شود در نمازخانه فقط مربیان پرورشى و معلمان دینى حضور مى‏یابند و دیگر معلمان حضور كم رنگ دارند. آیا معلمان ریاضى، انگلیسى، ورزش، فارسى و غیره در قبال تربیت دینى دانش‏آموزان وظیفه‏اى ندارند؟ اگر معلم ریاضى در كنار دانش‏آموزان در نماز جماعت حضور یابد قطعاً اثر او به مراتب بیش از مربیان پرورشى خواهد بود. از سوى دیگر متصدیان امور مساجد باید رابطه خود را با مدرسه تقویت نمایند.

اگر در جشن مدرسه، شیرینى به شكل بسته‏بندى شده و به نام مسجد به دانش‏آموزان داده شود چه تأثیرى خوا

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
این وبلاگ در رابطه با نماز طراحی شده است. هدف از طراحی این وبلاگ اطلاع رسانی از طریق اینترنت میباشد. امیدواریم که مورد پسند واقع شود. منتظر نظراتتون هستیم. مدير وبلاگ
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 9
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 12
  • بازدید ماه : 15
  • بازدید سال : 36
  • بازدید کلی : 1,682